مقالات صفحه اصلی هماهنگ‌سازی هوشمند: از اتوماسیون تا یک اکوسیستم هماهنگ‌شده با هوش مصنوعی

هماهنگی هوشمند: از اتوماسیون تا اکوسیستمی تحت هدایت هوش مصنوعی

برای دهه‌ها، اتوماسیون اوج بهره‌وری عملیاتی را نشان می‌داد. اتوماسیون به معنای برنامه‌ریزی سیستم‌ها برای انجام وظایف تکراری و آزاد کردن وقت انسان برای فعالیت‌های استراتژیک‌تر بود. با این حال، امروزه شاهد یک تحول عمیق‌تر هستیم: گذار از اتوماسیون به هماهنگی هوشمند . این دیگر فقط مربوط به سیستم‌هایی نیست که دستورات را اجرا می‌کنند، بلکه مربوط به اکوسیستم‌های تطبیقی ​​است که در آن‌ها چندین عامل هوش مصنوعی (AI) به طور مستقل فرآیندهای پیچیده را هماهنگ، یاد می‌گیرند و بهینه می‌کنند. این تغییر، نحوه عملکرد و رقابت سازمان‌ها را، به ویژه در آمریکای لاتین، که پذیرش این فناوری‌ها به سرعت در حال رشد است، بازتعریف می‌کند.

اتوماسیون تاکنون دستاوردهای قابل توجهی در کارایی، تکرارپذیری و مقیاس‌پذیری به همراه داشته است. و این حتی قبل از جذابیتی است که توسط هوش مصنوعی سازمانی به دست آمده است. عامل‌های هوش مصنوعی صرفاً مجریان ورودی‌های انسانی نیستند: آنها به سمت خودمختاری حرکت می‌کنند. برخلاف مدل‌های زبان بزرگ (LLM) که به دستورات یا پیام‌ها پاسخ می‌دهند، عامل‌ها می‌توانند برای دستیابی به اهداف، تصمیم‌گیری‌های مستقلی بگیرند، از طریق APIها با سایر سیستم‌ها ادغام شوند، گردش‌های کاری پیچیده را هماهنگ کنند، مذاکره کنند، وظایف را اولویت‌بندی کنند و مسیرها را بر اساس اطلاعات یا محدودیت‌های جدید تنظیم کنند. به طور خلاصه: هوش مصنوعی از یک ابزار واکنشی دست می‌کشد و به یک همکار فعال تبدیل می‌شود .

داده‌های اخیر، شور و شوق و چالش‌های این گذار را نشان می‌دهد. طبق تحقیقات، . علاوه بر این، یک مطالعه نشان می‌دهد که ۹۳ درصد از مدیران نرم‌افزار در حال حاضر عوامل هوش مصنوعی سفارشی را توسعه می‌دهند - یا قصد دارند توسعه دهند - که مزایای مورد انتظار مانند افزایش بهره‌وری، کیفیت کد، مقیاس‌پذیری پروژه و بهبود تست را به همراه دارد.

هماهنگ‌سازی هوش مصنوعی در مقایسه با مدل‌های سنتی، جهشی کیفی را نشان می‌دهد. در حالی که اتوماسیون کلاسیک از اسکریپت‌های ، هماهنگ‌سازی شامل هماهنگی چندین عامل تخصصی هوش مصنوعی در یک سیستم واحد برای دستیابی کارآمد به اهداف مشترک است. هر عامل بر یک عملکرد خاص تمرکز دارد که توسط یک کنترل‌کننده مرکزی که ارتباطات، واگذاری وظایف و ادغام نتایج را مدیریت می‌کند، هماهنگ می‌شود. این رویکرد به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا کارایی را به حداکثر برسانند و از هرج و مرج راه‌حل‌های منفصل یا همپوشانی جلوگیری کنند و گردش‌های کاری واقعاً هوشمند و تطبیقی ​​ایجاد کنند. از دیدگاه تجربه مشتری (CX)، هماهنگ‌سازی هوشمند نیز پیشرفت‌های چشمگیری را ارائه می‌دهد. در برزیل،

یک گزارش نشان می‌دهد که در حال حاضر حدود 30٪ از موارد خدمات مشتری توسط هوش مصنوعی حل و فصل می‌شوند و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که این تعداد ظرف دو سال به 50٪ خواهد رسید. همچنین تخمین زده می‌شود که پذیرش نمایندگان هوش مصنوعی به صورت محلی به افزایش 23٪ در رضایت مشتری، افزایش 20٪ در حاصل از فروش بیشتر نظرسنجی‌های بین‌المللی ، اعتماد به نمایندگان هوش مصنوعی مستقل در سال گذشته در بین رهبران شرکت‌ها از 43٪ به 27٪ کاهش یافته است.

آنچه عامل‌های هوش مصنوعی را منحصر به فرد می‌کند، توانایی آنها در تعیین خودکار چگونگی دستیابی به اهداف تعریف‌شده توسط کاربر است. جای تعجب نیست که بسیاری از تحلیلگران، گردش‌های کاری عامل هوش مصنوعی را یکی از مهمترین روندها در فناوری فعلی می‌دانند که به طور بالقوه پیشرفت بیشتری نسبت به نسل بعدی مدل‌های پایه به همراه خواهد داشت. تفاوت اساسی در خودمختاری نهفته است: در حالی که یک مدل زبانی بزرگ ممکن است لیست‌ها یا برنامه‌های سفر را ایجاد کند، یک عامل هوش مصنوعی می‌تواند جستجو، مقایسه، مذاکره و حتی رزروها را اجرا کند و در طول زمان در مورد زمینه کاربر اطلاعات کسب کند. آنها پلی بین اتوماسیون و خودمختاری هستند و از طریق APIها، سایر عامل‌ها یا خدمات را برای حل مشکلات پیچیده فعال می‌کنند.

بسیاری از شرکت‌ها هنوز فاقد زیرساخت داده بالغ هستند، نقشه راه پیاده‌سازی نامشخصی دارند یا با موانع حاکمیتی، اخلاقی و پاسخگویی مواجه هستند. برای اینکه هماهنگی هوشمند به واقعیت تبدیل شود، سرمایه‌گذاری در سه جبهه همزمان مورد نیاز است: فناوری، استعدادهای انسانی و حاکمیت .

از دیدگاه فناوری، ادغام بین سیستم‌های هوش مصنوعی، عامل‌های خودکار، قابلیت همکاری از طریق APIها، معماری قوی و نظارت مستمر ضروری است. در مورد استعداد انسانی، نیاز به آموزش متخصصان جدید - مهندسان عامل، معماران هوش مصنوعی، مهندسان خبره - و بازآموزی تیم‌های موجود وجود دارد. در حوزه حاکمیت، تعریف واضح اینکه کدام تصمیمات می‌توانند به صورت خودکار گرفته شوند، ایجاد ضمانت‌هایی برای حفظ حریم خصوصی، امنیت، کاهش سوگیری و حسابرسی تصمیمات بسیار مهم است.

همانطور که بیل گیتس به درستی اشاره کرد، عوامل هوش مصنوعی اساساً نحوه تعامل ما با رایانه‌ها را تغییر خواهند داد، صنعت نرم‌افزار را متحول خواهند کرد و بزرگترین انقلاب در محاسبات را از زمان گذار از تایپ کردن دستورات به لمس آیکون‌ها به ارمغان خواهند آورد. اما برای اینکه این انقلاب پایدار و سودمند باشد، باید توسعه مسئولانه را تضمین کنیم، به مسائل اخلاقی بپردازیم و آینده‌ای را ترویج دهیم که در آن هوش مصنوعی به جهانی بهتر کمک کند، در کنار نبوغ انسانی کار کند، نه اینکه جایگزین آن شود.

هماهنگی هوشمند نه تنها اتوماسیون را گسترش می‌دهد، بلکه مدل‌های عملیاتی را نیز از نو تعریف می‌کند. این پایان سفر انسان در محل کار نیست، بلکه آغاز دوران جدیدی از همکاری بین انسان‌ها و ماشین‌ها است که در آن تخصص هر یک، تخصص دیگری را افزایش می‌دهد. بنابراین، سازمان‌هایی که اکوسیستم‌های هوش مصنوعی تطبیقی ​​را اتخاذ می‌کنند، قادر خواهند بود به سرعت به تغییرات بازار پاسخ دهند، تجربیات را در مقیاس بزرگ شخصی‌سازی کنند، هزینه‌ها را بهینه کنند و انسان‌ها را برای فعالیت‌های با ارزش بالاتر - خلاقیت، همدلی، قضاوت استراتژیک - آزاد کنند.

این گذار ضروری، شجاعت، رهبری و چشم‌انداز بلندمدت را می‌طلبد؛ با این حال، اولین نشانه‌ها نشان می‌دهد که کسانی که این جنبش را رهبری می‌کنند، قادر خواهند بود از یک مزیت رقابتی قابل توجه بهره‌مند شوند، به خصوص در آمریکای لاتین، جایی که بسیاری از بازارها هنوز در مراحل اولیه این تحول هستند.

الساندرو بونوپان
الساندرو بونوپان
الساندرو بوئونوپان مدیرعامل شرکت GFT Technologies در برزیل است.
مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

لطفا نظر خود را تایپ کنید!
لطفا نام خود را اینجا تایپ کنید.

اخیر

محبوب‌ترین‌ها

[elfsight_cookie_consent id="1"]